درمان شدگان لکنت زبان
واقعه زیر نمونه ای از درمان شدگان لکنت زبان بزرگسالان، در یک مرکز گفتار درمانی علمی می باشد:
من همانطور که کشور، زادگاه و خانواده خود را دوست دارم، به رشته گفتار درمانی و به خصوص به موضوع لکنت زبان عشق میورزم
و هر گونه ضعفی در شناخت و درمان آنرا ضعف خود میبینم؛ و البته وظیفه خود میدانم که با نشان دادن راه را از بیراهه و همچنین نقد
نظریه ها و روشهای درمان لکنت زبان، سهم خود را در ارتقای علمی این عارضه نابسامان ادا نمایم.
چون گفتنی باشد، و همه عالم، از ریش من، درآویزد، که مگر نگویم…، این سخن، بدان کس برسد که من خواسته باشم! ( شمس تبریزی )
مشاوره با کارشناس گفتار درمانی در کلینیک دکتر فرهمندپور
مشاوره گفتار درمانی
جو بایدن و ملوان
گاف جدید جو بایدن
جناب آقای طباطبایی – ۴۷ ساله، مردی فرهیخته و محبوب در بین اعضای گروه درمان:
« من در سال ۱۳۸۹ که اغلب روشهای درمان لکنت زبان را اعم از گفتار درمان و غیر گفتار درمان آزموده بودم، به یکی از معتبرترین مراکز علمی گفتار درمانی مراجعه کردم. در آن ایام من زیر نظر استاد و متخصص درمان لکنت زبان و چهار تن از دانشجویان عالیرتبه ایشان قرار گرفتم. ابتدا از من خواستند کلمات را به صورت بخش بخش ادا کنم، بعد، هر کلمه در یک نفس، و بعد، هر دو کلمه در یک نفس، و بالاخره هر سه کلمه در یک نفس.
بعد از چهار ماه که مغز من از انواع سفارشها، توصیه ها، دستورالعملها و تلقین ها انباشته شده بود، مرا به عنوان یک درمان شده لکنت زبان به استادان دیگر معرفی کردند و جلسه ای با حضور دانشجویان و فارغ التحصیلان گفتار درمانی تشکیل دادند و من به مدت ۲۵ دقیقه از پشت تریبون دانشگاه بدون لکنت برای آنها صحبت کردم. لکنت نکردن من سبب غرور استاد شده بود و دانشجویان از توانایی استاد خود سرمست بودند.
ولی من! من در طی ۲۵ دقیقه ای که برای آنان صحبت میکردم به خوبی میدانستم که: روش گفتاری را که به من آموزش داده اند، یک روش گفتاری غیر معمول و غیر طبیعی است، و من در گفتار طبیعی و عادی خود لکنت دارم. مانند این بود که انسان با لهجه ای دیگر صحبت کند و گفتارش روان شود؛ که من خود اینرا قبلا آزموده بودم. این گفتار که به عنوان یکی از درمان شدگان لکنت زبان معرفی میگردید، هیچگونه پشتوانه و عمقی نداشت. میدانستم در ذهنیت آشفته من به طور مطلق بازسازی و اصلاحی صورت نگرفته است…
وقتی انها مرا از درمان شدگان لکنت زبان معرفی میکردند، در درون من هیچگونه باوری به درمان شکل نمیگرفت. من ۲۵ دقیقه در حضور جمع صحبت کردم، مرا بسیار تشویق کردند، برایم دست زدند، مرا درمان شده معرفی کردند و به خود بالیدند، همین. ولی من! با سردرد شدیدی به خانه رفتم. استادان و متخصصان آکادمیک لکنت زبان برایم دست زده بودند و مرا تشویق کرده بودند ولی در من هیچ اتفاقی نیفتاده بود. به من گفتند تو خوب شده ای ولی تمام وجودم سرشار از لکنت زبان و عوارض آن بود. و من از اینکه میدیدم حتی استاد و متخصص هم مشکل مرا درک نمیکند، بیش از پیش دچار افسردگی شدم و لکنتم، دیگر نگو…. »
نتیجه: اگر ماهیت لکنت زبان را نشناسیم، خود به خود درمان را در متراژ لکنت ظاهری، کسب گفتار روان و لکنت نکردن جستجو خواهیم کرد؛ در صورتی که لکنت کردن فقط بخش کوچکی از واکنش پکیج لکنت میباشد؛ ریشه و اساس مشکل در تجارب عملی و ذهنیت آسیب دیده شخص نهفته است.
نمونه ای دیگر از درمان شدگان لکنت زبان
ریحانه خانم – ۱۶ ساله – محصل
ریحانه خانم یکی دیگر از درمان شدگان لکنت زبان. داستان ریحانه خانم هم درست مانند داستان استاد طباطبایی است:
« سلام من ریحانه ام یه لکنتی مثل تویی که داری اینو می خونی یه لکنتی مثل تو که احتمالا جاهای زیادی سر زدی برای درمان لکنت . منم اولین بار حدودا ۵ ساله بودم که رفتم مرکز **** پیش یه خانومی که گفتار درمان بود . بعدا در سن ۱۱ سالگی پیش یه خانم دیگه ای رفتم، من اون دوره رو کامل رفتم و اخرش به بابا مامانم گفتن یه سری از ریزه کاری ها مونده ولی دیگه لکنتش برطرف شده و این ریزه کاری ها هم زمان می خواد تا حل بشن ( اما من هیچ وقت خوب نشدم هیچ وقت )
از اون زمان خیلی گذشته بود که با بابام تماس گرفتند و گفتند که دارند یه مقاله می نویسند درباره تاثیر لکنت روی هوش و ذهن انسان ها.
اولش که مخالفت کردن منم اصلا دوست نداشتم موش آزمایشگاهی بشم ولی دیگه اخرش اینقدر اصرار کردند که بابام راضی شد
و اونم گفت من خودم می آم دنبالش و می برمش و خودمم می آرمش.
عجیب بود با این که اون موقع من خیلی جاها لکنت می کردم ولی اون جا اصلا لکنت نکردم و حتی نشد که لکنت کنم از طرفی من از نظر اون مرکز از درمان شدگان لکنت زبان بودم در حالی که می خواستن از من تست لکنت بگیرن ( انگار خودشونم خودشونو قبول ندارن ) بد تر از همه این که از وقتی که فهمیدم که موضوع مقالش چیه … هر وقت تو فهم درس مشکل داشتم یا نمره بدی می گرفتم اولین چیزی که به ذهنم می رسید این بود که همش تقصیر لکنته….کلی رو خود کم بینی من اثر داشت انگار هرچی تلاش کنی فرق چندانی نمی کنه. خیلی طبیعیه که ادم تو دوران تحصیلش به علل مختلف نمره بدی بگیره ولی اینکه علت رو لکنت بدونی که فکر می کنی هیچ وقت برطرف نمی شه خیلی بده.»
{ همین چند روز پیش بود که آقایی با لکنت شدید با همسرم ( منشی کلینیک ) تماس گرفت: « خانم من گفتار درمان هستم، میخواستم با آن کلینیک همکاری کنم. من روی درمان لکنت زبان خیلی کار کرده ام؛ البته خودم هم قبلا لکنت داشتم ولی از درمان شدگان لکنت زبان هستم و با مراجعه به گفتار درمانی خانم/آقای **** کاملا خوب شدم. }
* امیدوارم روزی بیاید که گفتار درمان های دنیا، همانطور که با شناخت و تجربه کافی به درمان اختلالات تلفظی میپردازند، به درمان لکنت زبان نیز تسلط یابند. ولی تا آن زمان نه از تاک نشان خواهد ماند، نه از تاک نشان!
سربلند باشید