فهرست مطالب
تعريف روانشناسی به زبان ساده
تعریف روانشناسی : مطالعه علمی رفتار و فرآیندهای ذهنی. پدر روانشناسی قدیم رو سو بود و پدر روانشناسی جدید وونت است که در سال 5843 اولین آزمایشگاه روانشناسی را در شهر لایپزیک بنا نهاد. وی معتقد بود ذهن و رفتار نیز مانند سیاره ها با روش علمی بررسی می شود.
پژوهش او متمرکز بر بینایی بود. وی به درونگری به عنوان روشی برای بررسی فرایندهای ذهنی اعتماد و تکیه می کرد. و به آن جان تازه ای بخشید.
درون نگری از نظر وونت عبارت است از مشاهده شخص درباره ماهیت ادراک اندیشه ها و احساس های خود و ثبت آن به وسیله خود.
محور اصلی تحقیق ونت کشف عناصر یا ساختارهای بنیادی ذهنی بود. وونت خویشتن نگری را کافی نمی دانست بلکه آزمایش را برای تکمیل آن لازم می شمرد.
مشاوره گفتار درمانی
مشاوره با کارشناس گفتار درمانی در کلینیک دکتر فرهمندپور
روانشناسان و لکنت زبان
یا د زد ودگی کودکی: تقریباَ هیچ کس قادر نیست خاطرات قبل از سه سالگی خود را به یاد آورد و اگر هم به یاد داشته باشد بسیار مبهم است. این پدیده جالب را اولین بار فروید مطرح نمود وآن را یاد زدودگی کودکی نامید. این یاد زدودگی کودکی از این لحاظ در خور توجه است که سه سال اول زندگی سرشار از تجربه است.
چاقی
چاقی حدود 31 درصد افراد جامعه را تشکیل می دهد. وزن چاق ها معمولا 35 درصد از سطح مناسب برای ساختمان بدنی و قد آنها بیش تر است. میزان آن تقریبا در زن و مرد برابر می باشد اما احساس اضافه وزن داشتن در زنان رایج تر می باشد.
خاستگاه تاريخی روانشناسی
رد پای ریشه های روان شناسی به فلاسفه یونان قدیم می رسد. بقراط پدر علم پزشکی است. بقراط مشاهدات پر اهمیتی درباره نحوه کنترل مغز بر اندام های بدن انجام داد. آن مشاهدات زمینه ساز رویکرد زیست شناختی در روان شناسی شد.
فطری نگری (دکارت)
توانایی های آدمیان فطری است یا از طریق تجربه کسب می شود. در قرن 71 دکارت برخی از اندیشه ها را فطری به شمار می آورد. دکارت بدن آدمی را ماشینی می دانست که مثل هر ماشین دیگر قابل بررسی است. این دیدگاه سرآغاز رویکرد پردازش اطلاعات بود. طبق این دیدگاه انسان ها با مجموعه ای از دانش و توانایی به دنیا می آیند. اندیشه معروف دکارت: من می اندیشم پس وجود داردم. ( تعریف روانشناسی )
تجربه گرایی (جان لاک)
دیدگاه تجربه گرایی بر آن است که دانش از طریق تجربه ها و تعامل های آدمی با جهان کسب می شود.
لاک معتقد بود ذهن در بدو تولد همچون لوح نانوشته یی است که تجربه های جریان رشد او دانش و فهم را روی آن ثبت می کنند.
این دیدگاه سرآغاز پیدایش روانشناسی تداعی گرا بود. تداعی گرایان وجود اندیشه ها و توانایی های فطری را قبول نداشتند. بر آن باور بودند ذهن از اندیشه هایی انباشته است که از طریق حواس به آن راه می یابند. پژوهش هایی کنونی حافظه و یادگیری با نظریه تداعی گرایی پیوند دارد. مناقشه فطری نگری و تجربه گرایی امروز تحت عنوان مناقشه طبیعت تربیت ادامه دارد.
ساخت گرایی (تیچنر)
مقصود تیچنر از ساخت گرایی تحلیل ساختارهای ذهنی بود. روی مولفه های بنیادین ذهن متمرکز هستند.
کارکردگرایی یا کنش گرایی (ویلیام جیمز)
جیمز تاکید داشت به جای تحلیل عناصر هشیاری بیشتر باید به بررسی ماهیت
سیال و شخص هشیاری پرداخت. مراد از کارکردگرایی این است که ذهن چگونه کار می کند که جاندار موفق به انطباق و سازگاری با محیط و عمل در آن می شود. توجه روانشناسان در قرن 71 به موضوع انطباق با محیط از نظریه تعامل داروین نشات می گرفت و اعتقاد داشت رشد تحت تاثیر عوامل وراثتی است.
هوشیاری به سبب نقشی که در هدایت فعالیت های آدمی دارد تکوین یافته است. پس برای درک نحوه انطباق جاندار با محیط باید رفتار واقعی راو را برسی کرد.
هم ساخت گرایان و هم کارکردگرایان روانشناسی را دانش تجربه هشیار به شمار می آورند. این 2 رویکرد (ساخت گرایی ، کارکرد گرایی) نقش مهمی در رشد آغازین روانشناسی داشتند و از آنها به عنوان دو مکتب رقیب در تعریف روانشناسی یاد می شود.
در دهه 1920 ساخت گرایی وکارکرد گرایی جای خود را به 3 مکتب جدید داد:
رفتارگرایی، گشتالت و روانکاوی
رفتار گرایی – واتسون:
در آمریکای شمالی رفتارگرایی بیشترین تاثیر را بر روانشناسی علمی برجا گذاشت. واتسون علیه دیدگاهی که قلمرو روانشناسی را محدود به تجربه هشیاری میدانست قد علم کرد. به نظر واتسون روانشناسی حیوان و کودک الگویی برای بزرگسالان می باشد.
از نظر واتسون رفتار امری است همگانی و هشیاری امری خصوصی. علم باید با واقعیت های همگانی سروکار داشته باشد.
واتسون معتقد بود همه رفتارها تقریبا حاصل شرطی شدن است و محیط از راه تقویت عادت های خاص رفتار شکل می گیرد. پاسخ شرطی کوچکترین واحد رفتار محسوب می شود. همه الگوهای پیچیده رفتار چیزی جز شبکه بهم پیوشته از پاسخهای شرطی نیستند.
رفتارگرایان معمولا پدیده هایی در تعریف روانشناسی را در چهارچوب محرک پاسخ تحلیل می کردند و این منجر به پیدایش روانشناسی محرک پاسخ ( S-R ) شد.
روانشناسی گشتالت – ورتایمر،کافکا،کهلر
گشتالت واژه ای آلمانی به معنای شکل یا شکل بندی است. روانشناسان گشتالت به مبحث ادراک توجه داشتند و بر این باور بودند تجربه های ادراکی مبتنی بر طرحهایی هستند که محرکها و سازمان تجربه آنها را شکل می دهد.
به ترتیب کل چیزی متفاوت از مجموع اجزای آن است،زیرا کل تابعی روابط اجزاء است. روانشناسان گشتالت به ادراک حرکت ،به نحوه ارزیابی اندازه و به نمود رنگها توجه داشتند مباحث یادگیری حافظه و حل مساله در روانشناسی پی ریزی شد.
روانکاوی – فروید
روانکاوی هم نظریه هایی در باب شخصیت است و هم روشی برای روان درمانی.هسته اصلی نظریه فروید مفهوم ناهشیار بود.افکار نگرشها،تکانه ها،امیال،انگیزه و هیجانهایی که خودمان از وجودآنها آگاهی نداریم.
افکار ناهشیار به صورت رویا، لغزشهای لفظی و اطوار بدنی در می آید.فروید در کاردرمانی از روش تداعی آزاد استفاده کرد. در نظریه سنتی فروید انگیزه های امیال هشیار تقریبا همیشه به نحوی با میل جنسی یا پرخاشگری پیوند دارد.
روانکاوان پذیرای این نکته هستند که آدم ها از برخی وجوه بر اهمیت رفتار خود آگاهی کامل ندارند.
نکته: تا دوران جنگ جهانی روانشناسی مخصوصا در امریکا در استیلای مکتب رفتارگرایی بود.
پیشرفتهای نوین در روانشناسی: نظریه خبرپردازی ، روان شناسی زبان ، روان شناسی عصب شناختی
خبرپردازی این امکان را فراهم می آورد که برخی از نظریات روانشناسی گشتالت و روانکاوی به شیوه دقیق صورت بندی شودند.
حافظه کوتاه مدت آدمی همچون ایستگاه بین راهی برای حافظه دیرپا عمل می کند.
هربرت سیمون نشان داد که با استفاده از کامپیوتر می توان پدیده های روانشناختی را شبیه سازی کرد.
نوام چامسکی یکی از پیشگامان در زمینه ساخت های ذهنی لازم برای درک و تولید زبان بود.
چامسکی نخستین تحلیل های روانشاختی مهم در زمینه زبان و پیدایش روانشناسی زبان را تدارک دید.
راجرز اسپری به سبب نشان دادن ارتباط نواحی معینی از مغز با روندهای رفتاری و تفکری ویژه برنده جایزه نوبل شد.
هدف عمده روانشناختی تحلیل علمی فرایندها و ساخت ذهنی است.
نظریه روان کاوی معتقد است که تماشای برنامه های خشونت بار نوعی اثر پالایشی دارد به این معنا که ابزار از راه تماشای آن سبب می شود ، پرخاشگری کودکان کاهش یابد.
تعریف روانشناسی در کلینیک گفتاردرمانی فرهمندپور