آموزش درمان لکنت زبان در گفتار درمانی:
بسیاری از همکاران گفتار درمان و همچنین حرفه های متفرقه در امر درمان لکنت زبان بارها از من خواسته اند روش طی مسیر درمان لکنت زبان را به آنان آموزش دهم؛ و مخلص همیشه گفته ام نه از روی تنگ نظری و ناخن خشکی، ولی این آموزش درمان لکنت زبان عملی به امکاناتی نیاز دارد که در کلینیک گفتار درمانی خصوصی توان آن نیست:
- مکان آموزش کجا باید باشد؟
- چه کسانی را باید آموزش داد؟
- چه ارگانی حمایت از این آموزش ها را به عهده دارد؟
- هزینه این کلاس ها از کجا تامین میگردد؟
- آموزش دیده ها باید به تایید کدام مرجع برسند؟
مشاوره گفتار درمانی
مشاوره با کارشناس گفتار درمانی در کلینیک دکتر فرهمندپور
مشاوره گفتار درمانی
مشاوره با کارشناس گفتار درمانی در کلینیک دکتر فرهمندپور
آموزش شناخت و درمان لکنت زبان:
به سالها زمان فشرده، عشق، پیگیری و شخصیت خاص درمان گری نیاز دارد. موضوع، کشیدن صداها، کتاب خوانی، متراژ کردن لکنت ظاهری، و کنترل گفتار – به جای درمان ارتباطات و دیدگاههای شخص – نیست. در دل مسیر درمان صدها نکته ریز و درشت وجود دارد که سهل انگاری در هر یک از آنها سبب توقف یا ریزش درمان شخص می شود. تعدادی از درمان جویان در طول مسیر درمان به علت عدم آشنایی با شرایط و ارتباطات جدید، بارها تغییر فاز می دهند.
از یک سو نیاز به رهایی از زندان لکنت زبان آنها را وادار می کند تا به محیط درمان احترام قلبی بگذارند و گفتار درمان را به دیده یک دوست بی نظیر نگاه کنند، و از سویی دیگر – بعد از کسب توانایی های نسبی- نیاز به اعلام بی نیازی و حس استقلال، موجب می شود گفتار درمان را به دیده یک مزاحم در رسیدن به اهداف خود حس کنند.
سالها پیش جوانی با تحصیلات فوق العاده ( نابغه ) به گروه درمان پیوست که:
- تا دو هفته اول به جای حرف زدن فقط می نوشت
- تا سه ماه تلاش %۷۰ لکنت ظاهری و بخشهایی از لکنت ذهنی او بهبود یافت
- و تا یک سال تلاش، او موفق شده بود به گفتار کاملا روان در همه شرایط دست یابد.
باید دانست رسیدن به گفتار روان، گر چه خوشایند درمان جو و درمان گر است، اما بدون اصلاح و باز سازی دیدگاهها و ارتباطات – که مانند کشیدن دندان چرکی، در ابتدا دردناک است ولی آسودگی، بعد از تحمل آن حاصل می شود – برای رسیدن به درمان پایدار هنوز راه درازی در راه است.
آموزش درمان لکنت زبان:
تا اینجا او یکی از بهترین اعضای گروه به شمار می آمد که در حال ادامه مسیر درمان خود بود. تا اینکه دوستان گروه درمان به خاطر جایگاه علمی، او را با عنوان بهبود کامل و صد در صد نامیدند. به تدریج او به جای « تثبیت و باز سازی عوارض لکنت زبان » ناخواسته به کنترل گفتار که همان پنهان کاری است روی آورد تا مبادا نزد دوستان گروه دچار تپق شود و از لذت شهرت « درمان شده » محروم شود.
او در منزل و محیط کار گفتاری طبیعی داشت، ولی در کلینیک گفتار درمانی به کنترل آن می پرداخت که فرآیند آن، افزایش تنش و تضاد با اعضای گروه و مربی بود.تا اینکه بخت یار شد و طی مراحل پیچیده ای او توانست با درک موقعیت خود از این بن بست خارج شود. خروج از چنین بن بستی به فاکتورهای خاصی نیاز دارد که همیشه حاصل نمیشود.
بالاخره او روزی که اشک در چشمانش بود با من درد دل کرد:
« وقتی در چاه لکنت گرفتار بودم، آرزویم این بود که فقط یک بار بتوانم با گفتار روان در جمع صحبت کنم. ولی وقتی به آزادی رسیدم، با تصور اینکه به هدف نهایی رسیده ام، میخواستم ضمن جبران گذشته خود، به انکار آن دوران بپردازم. میخواستم همه مرا به عنوان یک مرد قدرتمند بشناسند.
همیشه حس میکردم با اینکه از نظر علمی از بقیه بالاتر هستم، ولی آنها از بالا به من نگاه میکنند؛ حال حق خود میدانستم من از بالا به مردم نگاه کنم؛ و اگر این کار را نمیکردم، میترسیدم فشار خرد کننده لکنت زبانم باز گردد.
برای تثبیت این احوال، میخواستم مردم را دست بیندازم، میخواستم از این هم بالاتر، کلینیک گفتار درمانی را متلاشی و گفتار درمان خود را درمانده ببینم. »
هم اکنون این نابغه بی نظیر ضمن اینکه درمان خود را به انتها رسانده، یکی از بهترین دوستان صمیمی مخلص است و برای نگارش این درد دل سالهاست از ایشان اجازه گرفته ام.
درد دل:
همیشه حس میکردم با اینکه از نظر علمی از بقیه بالاتر هستم، ولی آنها از بالا به من نگاه میکنند؛ حال حق خود میدانستم من از بالا به مردم نگاه کنم؛ و اگر این کار را نمیکردم، میترسیدم فشار خرد کننده لکنت زبانم باز گردد. برای تثبیت این احوال، میخواستم مردم را دست بیندازم، میخواستم از این هم بالاتر، کلینیک گفتار درمانی را متلاشی و گفتار درمان خود را درمانده ببینم. »
هم اکنون این نابغه بی نظیر ضمن اینکه درمان خود را به انتها رسانده، یکی از بهترین دوستان صمیمی مخلص است و برای نگارش این درد دل سالهاست از ایشان اجازه گرفته ام.
شاید اگر عدم شناخت، عدم شکیبایی و عدم تجربه بود، رفتار ایشان حمل بر بی ادبی و پرخاشگری میشد و … و درمان گر خود، مانعی برای ادامه مسیر درمان میشد.
یکی از بی مسئولیت ترین رفتارها در برابر افراد دارای لکنت زبان این است که آنها را قبل از درمان لکنت ذهنی و با تکیه بر گفتار روان، بهبود یافته معرفی کنیم؛ و از همه دردناکتر، تهیه و پخش فیلم و صوت به منظور متراژ کردن درصد توانایی آنان میباشد.
چنین رفتارهایی که به منظور تبلیغات درمانگران لکنت زبان صورت میگیرد، نه تنها هیچ پایه و اساسی ندارند، بعد از مدتی که لکنت ذهنی، لکنت ظاهری را به واکنش وادار نماید ( لکنت کردن ) عواقب و عوارض جبران ناپذیری را به درمان جو تحمیل خواهد کرد.
بسیاری از همکاران گفتار درمان و همچنین